مقدمه: ايران و ايرانيان همواره از استبداد در رنج و عذاب بوده و هستند. روزگاري از سرناداني به آن گردن نهادند و روزگاري از سراجبار. در روزگار ناداني، شاهان را برخوردار از فرهّ ايزدي و سايه ي خدا در روي زمين و ايران زمين را ملك مطلق پادشاه مي دانستند و براي آنان درجه اي والا از الوهيت و تقدس را قائل بودند و به هر آنچه كه شاهان برآنها روامي داشتند بدون كوچكترين اعتراضي گردن مي نهادند و در زوزگار اجبار نيز چنان رخوت، بي تفاوتي و ترس آنان را فراگرفت وفراگرفته كه كمتر جرأت و جسارت دم زدن در .